آیدین عزیزمآیدین عزیزم، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره
آیلین عزیزمآیلین عزیزم، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

خاطرات پسرم

خاطرات چهارشنبه سوری 1391

1392/8/18 1:34
نویسنده : مامانی
186 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر گلم اولین سالی هست که 4 شنبه سوری پیش مامان و بابایی هستی ،امسالم مثل هر سال رفتیم خونه عزیز و آقا جون ، به بابایی گفتم برات فشفشه بخره برات روشن کردم هر کاری کردم که از دستم بگیری نگرفتی تعجب کرده بودیتعجب.

میگفتی ( دد) این کلمه رو جدید یاد گرفتی چون دد دوست داری رفتیم یه کم جلوی در خونه عزیز مامانی از روی آتیش پریدمو و رفتیم خونه خیلی سرو صدا بود ترسیدم گفتم یه وقت گوشات درد میگیره رفتیم بالا خوابت می یومد توی اون سروصدا خوابیدی خیلی تعجب آور بود.

قند عسلم ،شیرین من دوست دارم.

امسال پیشمون بودی خیلی خوش گذشت دوست داریم اندازه تموم آسمونهای دنیا .

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)