اولین مسافرت دختری
سلام به دخترم ايلين و پسرم آیدین دو تا فندوق مامان و بابا تقریبا شش ماهی بود که شمال نرفته بودیم به خاطر بارداری مامانی و زايمانم دیگه حوصلمون سر رفته بود آخه منتظر یه نی نی ناز بودیم که صحیح و سالم به دنیا بیاد دختر نازم دو ماه و شش روزه شدی که بیست و دو بهمن تصمیم گرفتیم بريم رفتیم شمال خونه ننه و عمو رفتنی یه کم اذیت شدم چون اصلا نمی خوابیدی شب حرکت کردیم نخوابیدی آیدین جونم هم که ذوق زده شده بود نمی خوابید و همش می پرسید مامان ،بابا نرسیدیم تا اینکه گفتیم آیدین خیلی مونده بخواب رسیدیم بیدارت میکنیم ، ننه ینا هم خونه ساختن ندیده بودیم ساعت یک و نیم بود رسیدیم تا جمعه اونجا بودیم آید...
نویسنده :
مامانی
23:13
بدون عنوان
سلام عزيزاي دلم دخترم و پسرم جونم حواستون بگه که اولا منو ببخشید که آنقدر دیر می یام براتون مطلب و یادگاری بزارمو آیدین جون که شبا نمی خونابه تا سالت 2بیداره و همش باید بغلت بگیرم و راه برسم تا بخوابی آیدین گلم هم طبق معمول اصلا با خواب کاری نداره و خستگی ناپذیر هستی اصلا معنی خواب و خستگی رو نمی دونی منم چون خسته میشم طی روز دیگه فرصت نمیکنم بیام تو وبلاگتون سر فرصت باید بیام خاطرات زایمان و عکسای قشنگ تون روبزارم دوستون دارم خيليييييييي. ...
نویسنده :
مامانی
1:12
دختر قشنگم ايلين
دختر گلم با وزن 3550 گرم در 1393/9/15در بیمارستان مریم کرج به دنیا اومد ...
نویسنده :
مامانی
0:54
ايلين جونم خوش اومدي
آیلين نازم با وزن 3کیلو 550 گرم در تاریخ 15 آذر 1393 به دنیا اومد تو یه روز پاییزی به دنیا اومدی دوست دارم ...
نویسنده :
مامانی
10:53
بدون عنوان
گل غنچه کرد و غنچه شکفت و خداوند بهترین و زیباترین هدیه اش را به ما داد با آرزوی فرادهایی روشن دوست دارم آیلین نازم ...
نویسنده :
مامانی
15:48
میشود دوباره آغاز کرد..........
در كتاب چار فصل زندگي صفحه ها پشت سرِ هم مي روند هر يك از اين صفحه ها، يك لحظه اند لحظه ها با شادي و غم مي روند... گريه ، دل را آبياري مي كند خنده ، يعني اين كه دل ها زنده است... زندگي، تركيب شادي با غم است دوست مي دارم من اين پيوند را گر چه مي گويند: شادي بهتر است دوست دارم گريه با لبخند را ...
نویسنده :
مامانی
15:36